گروسی

معنی کلمه گروسی در لغت نامه دهخدا

گروسی. [ گ َرْ رو ] ( اِخ ) ملقب به فاضل ، از نویسندگان و شعرای عهد فتحعلی شاه قاجار است که اندکی از عهد محمدشاه رانیز درک کرده و اصلش از طایفه بایندری ترکمان و مولد او ناحیه گروس از اعمال همدان بوده و از اوست :
دل دیوانه کجا بند پذیرد مگرش
شکن زلف بتی نام کنم زندان را
گرنه از آتش دل خشک شده دیده تر
خلق را گفتمی آماده شدن طوفان را
شاید ار دیده گریان مرا عذرنهد
هر که بیند نظری آن دهن خندان را.
و در سال 1252 هَ. ق. در پنجاه وچهارسالگی درگذشت و کتاب انجمن خاقان که تذکره شعرای عهد فتحعلی شاه است از اوست. ( از ریحانة الادب ج 2 ص 70 ).

معنی کلمه گروسی در فرهنگ فارسی

امیر نظام حسنعلی خان بن محمد صادق خان سرتیپ سیاستمدرا ادیب نویسنده و خوشنویس مشهور دوره قاجاریه ( و. بیجار حدود ۱۲۳۶ - ف. کرمان ۱۳۱۷ یا ۱۳۱۸ ه ق. ) درجه سرتیپی فوج گروس بارث از پدرش بوی رسیده بود و در جنگ هرات بفرماندهی حسام السلطنه وی اولین کسی بود که وارد قلعه هرات شد . در مسافرت اول ناصرالدین شاه باروپا بسال ۱۲۹٠ ه ق . با سمت وزارت فوائد عامه جزو ملتزمین بود . گروسی مدتی نیز پیشکار مظفرالدین شاه بهنگام ولیعهدی وی در تبریز بود . بعدها سمت وزارت مختاری فرانسه و انگلستان را یافت و مدتی هم بحکومت کرمانشاه منصوب گردید . در ۱۳۱۷ بسمت والی وارد کرمان شد و در همان شهر در گذشت و او را در آرامگاه شاه نعمه الله ولی در ماهان دفن کردند . وی نویسنده ای زبردست و خوشنویس بوده و انشا و خط وی مورد توجه و تقلید بود . از آثار وی کتاب [ منش آت ] و [ پند نامه یحیویه ] است که بخط بسیار زیبا برای فرزندش نوشته است .

جملاتی از کاربرد کلمه گروسی

امیر بهادر جنگ در حدود سال ۱۲۶۱ هـ. ق در تبریز متولد شد. جدّش از خوانین قفقاز بود که پس از امضای عهدنامه ترکمنچای مجبور به مهاجرت به ایران شده بود. او ابتدا در دوران ولیعهدی مظفرالدین شاه در تبریز مقام قوللر آقاسی دستگاه ولیعهد را یافت و پس از مدتی به پیشنهاد امیرنظام گروسی به مقام پیشکاری ولیعهد رسید. در سال ۱۳۱۰ هـ. ق از طرف ناصرالدین شاه لقب «امیربهادر» یافت و پس از جلوس مظفرالدین میرزا بر تخت سلطنت، رئیس کشیک خانه دربار شد. امیر بهادر در سال ۱۳۲۱ ه‍.ق به جای محمود حکیم‌الملک، وزیر دربار شد و تا سه سال بعد در این مسند باقی ماند.
موزهٔ قاجار یکی از موزه‌های شهر تبریز است و در محل خانهٔ امیرنظام گروسی و در محلهٔ ششگلان (منطقهٔ ۱۰ شهرداری) تأسیس شده‌است. موزهٔ قاجار در سال ۱۳۸۵ خورشیدی پس از مرمت و بازسازی، به‌طور رسمی راه‌اندازی گردید.
پس از فتح کرمان توسط تقی خان، کریم خان زند دو تن از سرداران خود با نام‌های محمدامین‌خان گروسی و امیرگونه‌خان افشار را به کرمان گسیل داشت که به دلیل اختلاف‌های بین این دو سردار، امیرگونه‌خان افشار بازگشت ولی محمدامین‌خان گروسی موفق به ورود به شهر و فتح آن گشت و حاکم دیگری برای شهر مشخص شد ولی در زمان بسیار کوتاهی، تقی خان موفق به فتح دوباره شهر گشت.
کردی کلیایی به همراه کردی گروسی نزدیک ترین گویش های کردی جنوبی به کردی میانی هستند
گویش کلیایی با گویش کردی صحنه و کنگاور ( کردی صحنه ای ) ، گویش کردی کرند، کردی منطقهٔ دهلران ( کردی کردلی ) و نیز کردی گروسی شباهت دارد. همچنین ویژگی های مشترک بسیاری با کردی کرماشانی، کلهری و کردی ایلامی ( فیلی ) دارد. برخی از ویژگی های کردی کلیایی نیز با کردی سورانی مشترک است. بسامد واژه های مشترک با کُردی مرکزی به ویژه کُردی اردلانی ناحیه ییلاق در کُردی کلیایی بالا است
از جمله اقدامات عمرانی امیرنظام گروسی می‌توان به اقدام به خرید ماشین‌آلات ضرب سکه از اروپا و شروع ضرب سکه در تهران، و مشارکت در ایجاد شبکه راه‌آهن و راه‌سازی، اشاره کرد.
امیرنظام گروسی در کنار تدابیر سیاسی ـ نظامیش، شخصی صاحب ذوق، شعردوست، سخن شناس، ادیب، فاضل و از جمله نویسندگان چیره‌دست بود که در شیوه نگارش و انشاء خط روشی ابتکاری و منحصر به فرد به نام شیوهٔ امیرنظام را برای خود برگزید. همچنین از وی دو اثر ارزنده ادبی به صورت مکتوب به نام‌های منشآت و پندنامه یحیویه به جای مانده است که هر کدام نمونه‌ای از کمال و پختگی و شیوه نگارش او می‌باشد.
مردم و فوج گروس در جنبش مشروطه ایران، وقایع آذربایجان و فتح تهران، نقش مؤثری ایفا کرده‌اند، در جریان وقایع آذربایجان، زمانی که ستارخان توسط نیروهای رحیم خان در اردبیل محاصره شده بود، علی‌رضا خان گروسی و افتخار نظام گروسی با ۴۰۰ سوار داوطلبانه به لشکر دولتی پیوستند و در ۷ محرم ۱۳۲۸ وارد شهر سراب شدند و به جانب اهر حرکت کردند. مردم گروس در جریان فتح تهران در جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق با آگاهی از مشروطیت به نیروهای فاتح تهران (نیروهای بختیاری، گیلانی و تبریزی) پیوستند.
از او غزل‌های عاشقانه‌ای به‌جای مانده و در اشعار «مجید» تخلص دارد. راوی گروسی شماره ابیات دیوان او را هزار و پانصد و بیست ضبط کرده و نسخه‌ای خطی از دیوان او در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار موجود است.