گرنک

معنی کلمه گرنک در لغت نامه دهخدا

گرنک. [ گ ِ رِ ن َ ] ( اِ ) فلرز. فلرزنگ. فلغز. بدرز. بتوزه. لارزه. دستار. دستمال. ( یادداشت بخط مؤلف ).

جملاتی از کاربرد کلمه گرنک

کجا رسد به عقاب براق پویهٔ تو اگر گرنک فلک چون ملک برآرد پر