گرمینه

معنی کلمه گرمینه در لغت نامه دهخدا

گرمینه. [ گ َ ن َ ] ( اِخ ) نام شهرکی است در شرقی بخارا و ولایتی فسیح و عریض است و اکثر پسر امیر بخارادر آنجا به حکومت می نشیند و سالی پنجاه هزار دینار منافع دیوانی دارد و تا بخارا یازده فرسنگ است. ( آنندراج ). نام ناحیتی به دوازده فرسنگی شهر بخارا. ( از بخاری ). || نام بلده ای است در هفت فرسنگی گرمینه و در طرف شمالی آن واقع است و یاقوت حموی در معجم البلدان گفته است از نواحی سغد است در میانه سمرقند و بخارا و تا بخارا هیجده فرسخ مسافت دارد و منسوب بدانجا را گرمینی گویند. ( آنندراج ). رجوع به حدود العالم و کرمینه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه گرمینه

سراسر سمت شرقی حیاط با اتاق‌ها و فضاهایی متنوع معماری پوشیده‌است و حمامی زیبایی در انتهای جنوب شرقی آن قرار دارد. حمام همامند تمامی حمام‌های سنتی شامل بخش‌های مختلف از جمله سربینه و گرمینه می‌باشد.
علت شهرت آن به حمام به دوقلو در این است که حمام از دو قسمت تشکیل شده است دارای سردینه (حمام سرد) و گرمینه (حمام گرم) بزرگ بوده و فقط مورد استفاده رجال، اشراف و شاهزادگان قرار گرفته و قسمت دوم همان حمام که آن هم به نوبه خود دارای سردینه و گرمینه بوده (ولی در ابعاد کوچک) ویژه افراد عادی و طبقات پایین جامعه بوده است.