کژ نهاد

معنی کلمه کژ نهاد در لغت نامه دهخدا

کژنهاد. [ ک َ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) کژطبیعت. بدسرشت. کژسرشت. کج خلقت. مقابل راست نهاد.

معنی کلمه کژ نهاد در فرهنگ فارسی

کز طبیعت .بد سرشت

جملاتی از کاربرد کلمه کژ نهاد

زین روزگار بی‌بر و گردون کژ نهاد یک رنج بازگوی که من آن نیافتم
تیغ زن چون آفتابی راست وان کت کژ نهاد حادثاتش در زمین چون سایه مدفون کرده اند
جهان سفله چنان کژ نهاد و کور دل است که باز می نشناسد صدیق را ز عدو
چو چشم ستمگستر کژ نهاد به درگاه سالار کشور فتاد