کش کردن

معنی کلمه کش کردن در لغت نامه دهخدا

کش کردن. [ ک ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به مرغان کش گفتن. ( یادداشت مؤلف ). راندن مرغ با آوای کش. || کش گفتن به شاه شطرنج. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه کش کردن در فرهنگ فارسی

بمرغان کش گفتن . راندن مرغ با آوای کش

جملاتی از کاربرد کلمه کش کردن

طبق طبیعت شبکه جهانی وب، کلاینتهاها و واسطه‌ها می‌توانند پاسخ‌ها را کش کنند. پاسخ‌ها باید به‌طور ضمنی یا صریح، خود را به عنوان قابل کش کردن یا غیرقابل کش کردن معرفی کنند تا از ارائه اطلاعات قدیمی یا نامناسب به کلاینتها در پاسخ به درخواست‌های بیشتر جلوگیری کنند. کش نمودن خوب مدیریت شده، برخی از تعامل‌های کلاینت و سرور را به‌طور جزئی یا کامل حذف می‌کند و باعث بهبود بیشتر مقیاس پذیری و عملکرد می‌شود.
با تبدیل برخی از محدوده‌های حافظه به شکل نواحی غیرقابل کش، می‌توان با اجتناب از کش کردن بخش‌هایی از حافظه که به ندرت مجدداً استفاده می‌شوند، کارایی را بالا برد. این کار باعث اجتناب از بارگذاری چیزی به داخل کش می‌شود که مجدداً استفاده نخواهد شد. همچنین بسته به زمینه، مدخل‌های کش ممکن است غیرفعال یا قفل شوند.
لزنر بعد از آن اتفاق به شدت عصبانی شد و در اکستریم رولز ۲۰۱۹، هنگامی که ست رالینز و بکی لینچ در مقابل بارون کوربین و لیسی ایوانز به پیروزی رسیدند، ناگهان وارد شد و با کش کردن کیف مانی ایند بنک، کمربند یونیورسال را که حقش بود، پس گرفت.