کش برده

معنی کلمه کش برده در لغت نامه دهخدا

کش برده. [ ک َ ب ُ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قنوج بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 122هزارگزی جنوب باختری بمپور و سه هزارگزی جنوب راه مالرو قنوج برمشک. با 100تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و برنج و ذرت و لبنیات و خرما و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کش برده

ندانم کت به گردون چون گذارم دلی کش برده ای پنهان پری وار
آتش شوقش ز درون شعله کش برده ز من صبر و سکون شعله وش
مقصود بنده این بود کز پیشگاه سامی بستانم آن امانت کش برده ام ضمانه