معنی کلمه کسیس در لغت نامه دهخدا
کسیس. [ ک َ ] ( ع اِ ) نبیذ خرما. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گوشت که برسنگ تفسان خشک کنند و بکوبند از جهت زاد سفر. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || نان شکسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شراب. || ارزن. ( ناظم الاطباء ).