کسلی

معنی کلمه کسلی در لغت نامه دهخدا

کسلی. [ ک َ لا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کسلان. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به کسلان شود.

معنی کلمه کسلی در فرهنگ فارسی

جمع کسلان .

جملاتی از کاربرد کلمه کسلی

به‌طور کلی آب و هوای چابهار دارای کمترین تغییرات در فصول چهارگانه سال است و درجه رطوبت تنها در دو ماه از سال (اردیبهشت و خرداد) بالا می‌رود. برای مثال، هوای شهر چابهار در تابستان از تهران خنکتر است. گوادر در شرق چابهار با وزش همیشگی نسیم و باد معروف است و واژه گوادر یعنی جایی با وزش باد چرا که بلوچ‌ها به باد «وا» می‌گویند. بندری با همین نام یعنی گوادر در جنوب پاکستان نیز وجود دارد. آنچه کمی برای مسافران و برخی ساکنان چابهار آزار دهنده است شرجی بیش از حد هواست که باعث سنگینی و کسلی بدن می‌شود.
و فرق بود میان فترت و وَقْفَت و فرق آن بود که فترت بازگشتن بود از ارادت و بیرون آمدن از آن طریق و وَقْفَت ایستادن بود از راه رفتن بخوش آمد کسلی و کاهلی و هر مرید که در ابتدای کار کاهلی پیشه گیرد ازو هیچ چیز نیاید.