کس کس

معنی کلمه کس کس در لغت نامه دهخدا

کسکس. [ ک ُ ک ُ ] ( ع اِ ) نوعی طعام که در مراکش از آرد ارزن سازند. ( ناظم الاطباء ). طعامی در مصر که از آرد سازند. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه کس کس در فرهنگ فارسی

( اسم ) فریق : ( کس کس ازهام دینان خود از خان و مان بیرون مکنید ) . ( کشف الاسرار : در ترجم. : و تخرجون فریقا منکم من دیارهم ) .

جملاتی از کاربرد کلمه کس کس

وَ اتَّقُوا یَوْماً و به پرهیزید از روزی لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً که بسنده نبود و به کار نیاید کس کس را وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ و از وی باز خریدی نه پذیرند، وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ و بکار نیاید وی را که کسی آید و وی را خواهش گری کند، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ و نه ایشان را کسی فریاد رسد یا یاری دهد.
وَ اتَّقُوا یَوْماً و پرهیز کنید از بدروزی، لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً که بسنده نبود و بکار ناید کس کس را بهیچ چیز، وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ و از هیچ تن نپذیرند شفاعت شفیعی، وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ و از هیچ تن فدای نستانند و وی را باز نفروشند، وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ و ایشان را بر اللَّه یاری ندهند.
در تنهایی که یار باید صد کس کس نیست مرا هیچ کس اندوه تو بس
نیز جان جان را بخست از هیبت تابنده تیغ نیز کس کس را ندید از ظلمت تاری غبار
قوله تعالی: مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ کیست آنک خدای را وامی دهد؟ قَرْضاً حَسَناً وامی نیکو فَیُضاعِفَهُ لَهُ تا وی را آن وام توی بر توی کند أَضْعافاً کَثِیرَةً تویهای فراوان وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ و اللَّه میگیرد روزی، بر کس کس تنگ می‌کند، و میگشاید روزی، بر کس کس فراخ میکند، وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ و با وی خواهند گردانید شما را.
گر زند بیگناه کس کس را همه لعنت کنند آن خس را
من کس کس نیم به نفس خودم لاجرم هرکه چون منست کسست
صف پنجم گنه‌کاران خونی که کس کس را نپرسیدی که چونی
گرچه اهلی مبتلای عشق شد بسیار کس کس بدین رسوایی ما مبتلا هرگز نبود