کزره

معنی کلمه کزره در لغت نامه دهخدا

کزره.[ ک ُ رَ / رِ ] ( اِ ) گیاهی باشد خوشبوی. ( برهان ). نام گیاهی خوشبو. ( ناظم الاطباء ). گیاهی خوشبو در کشتی که سیراب شده باشد. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). نباتی است خوشبو که نیز به فارسی سرزهره نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). || آب دادن کشتزار. ( برهان ). آبیاری کشت و زرع. ( ناظم الاطباء ). || کشت و زراعت سیراب را نیز گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کزره در فرهنگ فارسی

گیاهی باشد خوشبوی .یا آب دادن کشتزار

جملاتی از کاربرد کلمه کزره

عهد گل نزدیک شد اینک فرود آید ز مهد خیز واستقبال او کن کزره دور آمدست
مرا کزره ببرد ابلیس مکّار که من برخویشتن گشتم ستمگار
آفتاب از مه نو جوی درین یکدوسه روز پیش از آن کزره یکساله رسد ماه صیام