کرملک

معنی کلمه کرملک در لغت نامه دهخدا

کرملک. [ ک ِ م َ ل َ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول. گرمسیری و دشتی است. از دوده کرملک بالا که 60 تن سکنه دارد و کرملک پائین که 50 تن سکنه دارد تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کرملک

بادرود یا باد افشان در نزدیکی سرآسیاب واقع شده و با پیشینه‌ای تاریخی 7هزار ساله دارای محوطه‌های باستانی است که به عنوان نمونه می‌توان به محوطه‌های باستانی ریگ تخت پادشاه- کرملک (تنور ملک)- شهر باستانی باد- محوطه بادافشان و قلعه اُسپی اشاره کرد که همگان روزگاری مرکز مدنیت بوده‌اند. نام بادرود بر گرفته از آخشیجان چهارگانه آب، باد، خاک و آتش است که به علت تقدس نام باد در نزد ایرانیان پیش از اسلام این سرزمین را باد نام نهاده‌اند و تقدس کلمه باد تا بدانجا بوده که ایرانیان پیشین روز ۲۲ هر ماه خورشیدی را روز باد یا بادروز می‌نامیدند که بادرود برگرفته از همان بادروز است.