کرم دار

معنی کلمه کرم دار در لغت نامه دهخدا

کرم دار. [ ک َ رَ ] ( نف مرکب ) دارنده کرم. که صاحب کرم است :
کرم داران عالم را درم نیست
درم داران عالم را کرم نیست .سعدی.

معنی کلمه کرم دار در فرهنگ فارسی

دارنده کرم . که صاحب کرم است .

جملاتی از کاربرد کلمه کرم دار

کرم زین نشان درخور مرد نیست کرم دار را هیچ دل سرد نیست
جنس تیغه‌های گیوتین را از فولادهای کرم دار تهیه می‌کنند چون نیروی فوق‌العاده زیادی به لبه‌های برنده تیغه وارد می‌شود بنابراین وجود کوچک‌ترین نقص در ساختمان متالوژیک تیغه یا کوچک‌ترین کمبود در نحوه عملیات حرارتی آن یا سنگ زدن تیغه موجب وارد آمدن آسیب شدید یا حداقل فرسایش سریع تیغه شده و کار برش را غیر مطلوب می‌سازد.