کرشمه زار

معنی کلمه کرشمه زار در لغت نامه دهخدا

کرشمه زار. [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) محل کرشمه. ( فرهنگ فارسی معین ). جای ناز و کرشمه :
جواب آن غزل است این که طالبا گفته ست
کنار و جیب نگه را کرشمه زار کند.ارادت خان واضح ( از آنندراج ).کرشمه ریزیت از حد گذشت بر دلها
کرشمه زار ترا من چه چاره خواهم کرد.محمد عرفی ( از آنندراج ).

معنی کلمه کرشمه زار در فرهنگ فارسی

( اسم ) محل کرشمه : [ جواب آن غزلست این که طالبا گفته است کنار و جیب نگه را کرشمه زار کند ] . ( ارادت خان واضح )

جملاتی از کاربرد کلمه کرشمه زار

خراب نرگس شوخت شدم که از نگهی سراسر دو جهان را کرشمه زار کند
چشم لیلی کرشمه زار از توست دل دیوانه داغدار از توست