کردوئن

معنی کلمه کردوئن در لغت نامه دهخدا

کردوئن. [ ک ُ ءِ ] ( اِخ ) ولایتی بسیار محدود در مکانی که امروز بهتان ( بحتان ) و جزیره ابن عمر گویند. این ولایت را در قدیم قردو میگفته اند و مورخان یونانی کردوئن خوانده اند. در آن ولایت سه شهر بر روی دجله بود به نامهای ساریسا ، ساتلکا ، پینکا ( فینک ). ( از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 90 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کردوئن

کردوئن . [ک ُ ءِ] (اِخ) ولایتی بسیار محدود در مکانی که امروز بهتان (بحتان) و جزیرهٔ ابن عمر گویند. این ولایت را در قدیم قردو می‌گفته‌اند و مورخان یونانی کردوئن خوانده‌اند. در آن ولایت سه شهر بر روی دجله بود به نامهای ساریسا، ساتلکا، پینکا (فینک). (از کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص ۹۰).
گفته شده که شکل فارسی میانه آن «کورت بوده که به زبان زبان عربی به صورت کرد رسیده‌است. به باور امان‌الله قرشی واژه کردو که پیشتر نام مکان بود در دوران مادها به ساکنان محل گفته شد و ساکنان سرزمین کردوئن را کردو یا کاردو نامیدند. گزنفون در بازگشت ده هزار نفر این مردم را کُردوک (کاردوخ) خوانده‌است. به باور وی در دوران اشکانی علاوه بر کردوئن (جنوب شرقی ارمنستان قدیم و همسایه جنوبی آذربایجان) که از قدیم کردنشین بوده‌است، منطقه موسوم به ادیابن (هدیپ) در قلب آشور باستان به مرکزیت اربیل در کنار رود زاب نیز کردنشین بوده‌است.
امان‌الله قرشی نام کردوئن را نیز واژه‌ای گیتایی و هندواروپایی غربی می‌داند که در دوران هیتی‌ها به ناحیه مزبور داده شده‌است. نام این محل در اسناد ارمنی به صورت کُردُخوی آمده که بخش آخر آن علامت جمع زبان ارمنی است. برخی نیز اعتقاد دارند ریشه این نام از قوم باستان گوتی گرفته شده‌است.