کردل

معنی کلمه کردل در لغت نامه دهخدا

کردل. [ ] ( اِخ ) قریه ای است چهارفرسنگی میانه مغرب و جنوب نیم ده. ( فارسنامه ناصری ).

جملاتی از کاربرد کلمه کردل

خودداری آمریکا از عذرخواهی، اظهارات کردل هال و توهین‌های مطبوعات آمریکایی که شاه را «شاگرد مهتر انگلستان» نامیده بودند موجب شد تا رضاشاه خشمگین، در روز ۲۷ بهمن ۱۳۱۴ دستور قطع روابط سیاسی با ایالات متحده را بدهد. این فرمان از نیمهٔ فروردین ۱۳۱۵ اجرایی شد. با این حال آمریکا سفارت خود در تهران را تعطیل نکرد و یک کاردار در تهران باقی گذاشت.
گر سری درباخت سر از عشق تاجی بر نهاد وردلی کردل از وصل صد جان یافتست