کردستانی
معنی کلمه کردستانی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کردستانی
با افول کشاورزی و دامداری منطقه، معضل فقر و بیکاری در کنار رشد جمعیت و وجود جمعیت جوان آماده به کار و به لحاظ متزلزل بودن فعالیتها و عزم نظام ایران در جلوگیری از پدیده قاچاق کالا، در صورت عدم جایگزینی منابع درآمد و اشتغال پیشبینی میشود که اقتصاد این شهرستانها در آینده با افول مواجه گردد؛ اما به دلیل واردات میوه و حمایت کم نمیتوان امیدی به کشاورزی داشت، بهعنوان مثال اکنون توتفرنگی که زمانی محصول اصلی کردستان بود، از ترکیه وارد میشود و توتفرنگی کردستانی روی دستها میماند.
شیخ محمد مردوخ کردستانی نویسد: جمورها، از طوایف باجلانی محسوب می شوند. باجِلان، یک گروه ایلی-عشایری است که در سرزمین ایران و عراق پراکنده اند. (محمد مردوخ، تاریخ مردوخ: تاریخ لرها.لرستان و کردستان، سنندج ۱۳۵۱ ش، ص ۷۸، ۸۶).
در خانه شیخ محمد مردوخ کردستانی که هماکنون اداره کل میراث فرهنگی استان کردستان از آن بهره میگیرد، حمامی قدیمی وجود دارد که در بخش اندرونی و در ضلع غربی طبقه زیرزمین عمارت قرار گرفتهاست. این حمام دارای تزیینات آهک بری و کاشی کاری یک رنگ است و طرحهای هندسی، اسلیمی و حیوانی از مهمترین نقوش آن به شمار میآید. این حمام دارای ورودی، حمام سرد، حمام گرم، تون، خزینه و خلوتی است و در کف سازی آن از سنگ مرمر استفاده شدهاست. این بنا همزمان با کل مجموعه عمارت در دوره قاجار ساخته شده.
حکومت جوانرود که جزء بلوک هجدهگانه سنندج است و مردوخ کردستانی در کتاب خود بلوک جوانرود را متشکل از قریه آباد پاوه و نیز قلعه جوانرود و محال روانسر ذکر میکند بیشتر در دست والیان اردلان بوده اما حاکمان اصلی جوانرود که مشروعیت خود را از عامه مردم میگرفتند سید احمد بیگ جاف و فرزندان وی بودهاند. پس از او رستم بیگ وکیل بنا بر وصیت پدر سید احمدبیگ و نظر ریشسفیدان مسئولیت رهبری ایل را برعهده گرفت. بعد از او اولاد ارشد وی به این مقام میرسیدند. این یاسای ایلی با فوت محمد بیگ وکیل در سال ۱۳۶۳ ه.ش به پایان رسید. ایل غالب در جوانرود همواره جافها، به سرکردگی بیگ زادگان جوانرودی بودهاند.
تاریخ مردوخ کتاب در ۴ بخش از محمد مردوخ کردستانی است. بیشتر حجم این کتاب پیرامون تاریخ خاندان اردلان است. این کتاب اولین کتابی ست که به شیوه نوین دربارهٔ تاریخ خاندان اردلان به نگارش درآمده است.
در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ کریم سنجابی به همراه دوستان مبارزاتی خود ناصر یمین مردوخی کردستانی و مهندس کاظم حسیبی طی اعلامیه از عموم مردم برای مشارکت در بازسازی جبهه ملی ایران دعوت عمل آوردند و با کمک اعضای جبهه ملی اقدام به راهاندازی باشگاه جبهه ملی نمودند. سنجابی عضویت در شورای انقلاب را با وجود پیشنهاد مطهری و بهشتی نپذیرفت و در حقیقت با اینکار شانس خود را برای پذیرش پست نخستوزیری از دست داد. سنجابی در این مورد میگوید: مطهری و بهشتی از طرف خمینی از او برای شرکت در شورای انقلاب دعوت کردند ولی وی نپذیرفت.
از دوره سلوکی و اشکانی چند پوست نوشته کشف شده که با عنوان بنچاق اورامان از آنها یاد میشود. این مجموعه در درون یک ظرف سفالی در غاری نزدیک روستای پالنگان در دره تنگی ور کشف و به وسیلهٔ سعید خان کردستانی به موزه بریتانیا در لندن اهدا شد که در نهایت به کتابخانه بریتانیا منتقل شدهاند. این پوست نوشتهها به زبان یونانی و پهلوی اشکانی نوشته شدهاند و سند فروش تاکستان و زمین اند که در آنها به اسامی ساکنان منطقه مانند پاتسپار، تیراک پسر آپن و اویل پسر بشنین اشاره شده است. طبق این اسناد در آن دوره اشخاص با نام پدر شناخته میشدند.
مجله تایم در سال ۲۰۰۶ امید کردستانی را در فهرست صد نفری که دنیای ما را شکل دیگری بخشیدهاند قرار داد. بهعلاوه او در جشنواره ایرانیان آمریکا در سال ۲۰۰۷ به عنوان «ایرانی سال» برگزیده شد. کردستانی یکی از بنیانگذاران بنیاد خیریه پارسی است که علاوه بر دستگیری از دانشجویان ایرانی، در راهاندازی شرکتها و به ثمر رسیدن ایدههای کارآفرینهای ایرانی هم کمک میکند.
در سنندج مردوخ کردستانی که آوازهای در میان مردم منطقه داشت از مخالفان آشکار شخص قاضی محمد و جمهوری مهاباد بود، ملا صدیق پیش نماز مسجد عباسآقا در مهاباد نیز از بیدادگران مردم در برابر توطئههای قاضی محمد و همراهانش بود و هم چنین ملا محمد دربکی و شیخ عبدالرحیم باقروند از فعالان و مخالفان دار و دستهٔ قاضی محمد بهشمار میرفتند. فتوای ملا خلیل علیه کشف حجاب رضاشاه و اعلام ارتداد قاضی محمد و همراهانش نیز توسط او و سایر علمای آن زمان صورت گرفت.
یحیی معتمد وزیری در سال ۱۳۰۰ در سنندج به دنیا آمد. وی فرزند اسماعیل خان معتمدوزیری و نوه حاج معتمد کردستانی بود و دوران ابتدایی و راهنمایی رادر سنندج بود و دوران تحصیلات دبیرستان و دانشگاه را ان زمان در سوئیس گذراند وسپس به استخدام وزارت خارجه درآمد و چندین بعنوان کنسول در اتحاد جماهیر شوروی (که تخصص ویژه اش بود و گزارشاتش مستقیم به خود شاه بود) و کنسول در استانبول، رومانی و چندین کشور اروپایی دیگر بود وی سرانجام در سال ۱۳۹۲ در کشور آلمان درگذشت.