کرباس بافی

معنی کلمه کرباس بافی در لغت نامه دهخدا

کرباس بافی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل کرباس باف. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اِ مرکب ) محل و دکان کرباس باف. ( فرهنگ فارسی معین ). جای بافتن کرباس.

معنی کلمه کرباس بافی در فرهنگ فارسی

۱ - شغل و عمل کرباس باف : [ صنعت دستی زنان این ده کرباس بافی است ] . ۲ - ( اسم ) محل و دکان کرباس باف

جملاتی از کاربرد کلمه کرباس بافی

روستایی است از دهستان نرم آب بخش چهاردانگهٔ شهرستان ساری در ۶هزارگزی خاور سعیدآباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی جنگلی و هوای آن معتدل، مرطوب است، دارای ۴۰۰ تن سکنه. آب آن از رودخانهٔ لنگ و محصول آن غلات، عسل، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی است و راه مالرو دارد. زمستان اکثر سکنه باطراف ساری می‌روند.
«دهی است جزء دهستان وسط بخش طالقان شهرستان طهران که در ۳ هزارگزی جنوب مرکز بخش و یک هزارگزی جنوب راه فرعی شهرک به صمغ آباد قرار دارد. منطقه‌ای است سردسیر با ۲۸۶ تن سکنه. صنایع دستی اهالیش قالیچه و گلیم، و کرباس بافی و راهش مالرو است.»
بارچان . (اِخ ) دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در ۲۰هزارگزی جنوب خاور فلاورجان و یکهزارگزی شمال شوسهٔ مبارکه به اصفهان . در جلگه واقع است. هوایش معتدل است و ۳۱۹ تن سکنه دارد. از زاینده رود مشروب می‌شود. محصولش غلات، برنج، صیفی و پنبه و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۰۱)
حصاروئیه در لغت‌نامه دهخدا چنین تعریف شده‌است. "حصاروئیه دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شهر بابک شهرستان یزد. ۱۸هزارگزی خاور شهر بابک. متصل به راه حصاروئیه. جلگه . سکنه ۳۰۷ تن . زبان فارسی . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت . صنایع دستی زنان کرباس بافی . راه فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱۰)."
دهی است از دهستان رودمیان خواف شهرستان تربت حیدریه واقع در ۶ هزار گزی جنوب خاوری رود ‚ سر راه شوسه عمومی تربت حیدریه به نیاز آباد . این دهکده در جلگه‌ای واقع با آب و هوای معتدل ‚ آب آن از قنات و محصول آن عبارت از غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و راه آن اتومبیل رو است.
قادرآباد. دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومهٔ شهرستان دامغان که در سی هزارگزی خاور دامغان و کنار شوسهٔ دامغان به شاهرود قرار دارد. زمین آن جلگه و هوای آن معتدل و دارای ۲۱۰ تن سکنه است. آب آن از قنات و محصولات آن غلات و پنبه و پسته و انگور و حبوبات و شغل مردم آن زراعت و گله داری و صنایع دستی و شغل زنان آن کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۳)
در جلد دهم فرهنگ جغرافیایی ایران آمده‌است: «ده شتران دهی است از دهستان میمند بخش شهربابک شهرستان یزد واقع در ۳۰هزارگزی خاور شهربابک دارای ۱۱۰۴ نفر سکنه. آب آن از قنات است و شغل زنان، کرباس بافی و لبّافی می‌باشد.»(۲).
دهی است از بخش حومهٔ شهرستان نائین که در ۵۰ هزار گزی جنوب خاور نائین متصل به شوسهٔ نائین به عقدا در جلگه واقع است. ناحیه‌ای است دارای آب و هوای معتدل و ۱۹۷۸ تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین می‌شود. محصول عمدهٔ آن غلات و میوه و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش فرعی است.
بارچان دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 20هزارگزی جنوب خاور فلاورجان و یکهزارگزی شمال شوسه ٔ مبارکه به اصفهان . در جلگه واقع است. هوایش معتدل است و 319 تن سکنه دارد. از زاینده رود مشروب میشود. محصولش غلات ، برنج ، صیفی و پنبه و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).