کرایه دادن

معنی کلمه کرایه دادن در لغت نامه دهخدا

کرایه دادن. [ ک ِ ی َ / ی ِ دَ ]. ( مص مرکب ) به مزد دادن. ( یادداشت مؤلف ). به اجاره دادن. رجوع به کرایه شود.

معنی کلمه کرایه دادن در فرهنگ فارسی

به مزد گرفتن . به اجاره دادن

جملاتی از کاربرد کلمه کرایه دادن

مادر تد برای جبران هزینه‌های نگهداری از بچه‌ها شروع به کرایه دادن بعضی اتاق‌های خانه کرد. یکی از این مستاجرین، رالف لی، بود که گرانت را با کمونیسم و تروتسکیسم آشنا کرد. لی نسخه‌هایی از «میلیتانت»، روزنامه وقت «اتحادیه کمونیست آمریکا»، سازمانی تروتسکیست، را به تد می‌داد. لی از سال ۱۹۲۲ عضو حزب کمونیست آفریقای جنوبی بود و دوره اولیهٔ تصفیه‌های استالینی، از حزب اخراج شده بود. لی علاوه بر آثار تروتسکی کتاب‌های متعددی (از جمله آثار برنارد شاو، اچ جی ولز، ماکسیم گورکی، جک لندن و…) را برای تد می‌آورد.
حبیب‌الله پیمان در سلسله‌مقالاتی با عنوان «مباحث ایدئولوژیک» از غیراسلامی بودن مالکیت مغازه‌ها در بازار سخن می‌گفت: «این‌که [در اسلام] گفته شده هر کس زودتر به بازار رفت و مکانی را اشغال نمود تا شب حق تقدم در استفاده از آن دارد، دلیل است بر این‌که مغازه‌ها در مالکیت خصوصی افراد نبوده است... بازار هم مانند مسجد است. مکان‌های آن‌ها ملک خدا یعنی برای استفادۀ عموم است و هر کس زودتر مکانی را برای عرضه و فروش کالای خود اشغال کرد بر دیگران حق تقدم دارد و کرایه دادن هم معمول نیست.»