کرابیسی

معنی کلمه کرابیسی در لغت نامه دهخدا

کرابیسی. [ ک َ سی ی ] ( ع ص ) منسوب به کرباس. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کانه شبه بالانصاری والا فالقیاس کرباسی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کرباس ساز. || کرباس فروش. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه کرابیسی

حسین کرابیسی از متکلمان مشهور اهل سنت است که با برخورداری متکلمانه، نظریه لفظ را پایه ریزی کرد. وی همچنین در مسائلی چون نفی اختیار با مواضع اصلی اصحاب حدیث موافقت نمود. وی از جمله شخصیت‌هایی بوده است که از اصحاب حدیث شمرده شده با این حال از جانب برخی صاحب حدیثان، به بدعت‌گذاری متهم شده است. وی در باب خلق قرآن، با احمد بن حنبل به اختلاف افتاده و لفظ قاری قرآن را مخلوق می دانست. با بیان این اعتقاد توسط کرابیسی، احمد بن حنبل این اعتقاد را بیهوده شمرده و به حسین کرابیسی توصیه کرد تا از بحث در این خصوص، همچون گذشتگان پروا داشته باشد.