معنی کلمه کج کردن در لغت نامه دهخدا
- کج کردن راه ؛ از راه بگردیدن. از سوی دیگر رفتن. از راه اول منحرف شدن و به راه دیگر روی آوردن.
- کج کردن گردن ؛ خم کردن گردن بعلامت تقاضا و خواهش :
پی زر کج نکنم گردن خود چون نرگس
خرقه بر خرقه ازان دوخته ام همچو بصل.وحشی.