کج مدار. [ ک َ م َ ] ( ص مرکب ) که بر کجی دوران دارد. که بر ناراستی گردد. || مجازاً، که بر غیر مراد رود : سبزوار است این جهان کجمدار ما چو بوبکریم در وی خوار و زار.مولوی.
معنی کلمه کج مدار در فرهنگ فارسی
که بر کجی دوران دارد. که بر ناراستی گردد.
جملاتی از کاربرد کلمه کج مدار
ازین چرخ کج گردش کج مدار قراری نماند گهی برقرار
گر وفایی بود در کار سپهر کج مدار پس چرا در یاری اولاد پیغمبر نشد
شاها روا مدار که گردون کج مدار از درد دوست، کام دل دشمنان دهد