کتیت

معنی کلمه کتیت در لغت نامه دهخدا

کتیت. [ ک َ ] ( ع اِ ) آواز جوشش دیگ. || آواز غلیان نبیذ و شیره.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . نرم جوشیدن دیگ و کوزه نو که آب در او کنی. ( تاج المصادر بیهقی ). || بانگ شترجوانه یا اول بانگ آن و هو فوق الکشیش. ( منتهی الارب ). بانگ شتر جوانه یا اول بانگ آن. ( آنندراج ). اول بانگ شتر جوان و آن فوق کشیش است. ( از اقرب الموارد ) . بانگ نرم کردن شتر. ( تاج المصادر بیهقی ). || آوازی شبیه بانگ شتر جوانه که از سینه مرد خشمناک برآید از شدت خشم. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) مرد زُفت. ( منتهی الارب ). بخیل. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) رفتار نرم و آهسته یا گام نزدیک گذاشتن در شتافتگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
کتیت. [ ک َ ] ( ع مص ) کَت . ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). شروع غلیان نبیذ و جز آن قبل از شدت یافتن. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کت شود. || برانگیخته شدن مرد از خشم. || بانگ کردن کره شتر. || بانگ کردن مرد از شدت خشم مانند کره شتر. || نرم و آهسته رفتن کسی یا گام نزدیک گذاشتن در تند رفتن. ( از ناظم الاطباء ) . و رجوع به کَت شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کتیت

در پشت صد‌ کتیت با تیغ زرفشان از پیش صد جنیبت با زین زرنگار