معنی کلمه کاکوی در لغت نامه دهخدا
کاکوی.( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج واقع در 40 هزارگزی جنوب باختر قروه ، کنار راه فرعی قروه به سنقر واقع و زمین آن کوهستانی و هوای آن سردسیر است. 450 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه است محصولاتش غلات و لبنیات و توتون و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است. در دو محل و بفاصله یک کیلومتر بنام کاکوی بالا و کاکوی پائین نامیده میشود. بالا جزء دهستان ییلاق و پایین جزء اسفندآباد است تعداد سکنه پایین 260 تن است از صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی معمول است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).