کامین
معنی کلمه کامین در لغت نامه دهخدا

کامین

معنی کلمه کامین در لغت نامه دهخدا

کامین. ( اِ ) ریشه خولنجان. ( ناظم الاطباء ).
کامین. ( اِخ ) محلی است در فارس که طایفه بهارلو در آنجا سکونت میکردند. ( جغرافیای غرب ایران ص 181 ).

معنی کلمه کامین در فرهنگ فارسی

محلی است در فارس

معنی کلمه کامین در فرهنگ اسم ها

اسم: کامین (پسر) (فارسی) (تلفظ: kāmin) (فارسی: کامين) (انگلیسی: kamin)
معنی: آرزومند، دارای اراده و قصد، توانا، ( کام = آرزو، اراده، قصد، لذت، خوشی، توانایی، معشوق، ین ( پسوند نسبت ) )، به معنی آرزومند، صاحب اراده و قصد

معنی کلمه کامین در دانشنامه عمومی

کامین (بورگ شتارگارد). کامین ( به آلمانی: Cammin ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در بورگ اشتارگارد واقع شده است. کامین ۲۹۸ نفر جمعیت دارد.
کامین (روستوک). کامین ( به آلمانی: Cammin ) یک شهر در آلمان است که در Rostock District واقع شده است. کامین ۸۴۶ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه کامین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کامین در فرهنگ اسم ها

جملاتی از کاربرد کلمه کامین

من ختم سخن می‌کنم اکنون به دعایت کامین ملایک ز میان دل و جان است
او کامین من بد و لالای من خاینش کرد آن خیانتهای من