کاموس گیر. ( نف مرکب ) گیرنده کاموس کشانی پادشاه سنجاب : کمندافکن آن گرد کاموس گیر که گاهی کمند افکند گاه تیر.فردوسی.و رجوع به ولف و کاموس در همین لغت نامه شود.
معنی کلمه کاموس گیر در فرهنگ فارسی
گیرنده کاموس
جملاتی از کاربرد کلمه کاموس گیر
کجا رفت آن مرد کاموس گیر که گاهی کمند افگند گاه تیر