کامل شدن
معنی کلمه کامل شدن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کامل شدن
بعد از تکمیل شدن بند در سال ۱۹۵۲, برای دههها خوب بهرهبرداری میشد. هرچند، به کانالهای آبرسانی و کاربرد بند در دهه هشتاد اهمال کاری شد. یک تیم ارزیابی وضعیت پروژه که کارشناسان کانادایی را شامل میشد آشکار ساختند که رسوبات ذخیره مخزن را ۳۴ فیصد کاهش دادهاست. همچنان کانالها باید از رسوبات پاک میشدند، دریچههای کنترل نشت داشتند و هیچ برنامه یی برای بهرهبرداری کامل آن وجود نداشت. پس یک پلان دو مرحله یی زیر دست گرفته شد. با کامل شدن پلان مذکور مخزن سد از ۳۰۰ ,میلیون متر مکعب آب به ۴۸۴ میلیون متر مکعب آب افزایش خواهد یافت و ۱۰ مگاوات برق استحصال خواهد شد.
بیشتر واکنشهای شیمیایی به بیش از یک گام ابتدایی برای کامل شدن نیاز دارند و یک واکنشدار میانجی یک محصول با انرژی بالا و نسبتاً پایدار در یکی از گامهای میانی واکنش است. زنجیرهٔ این گامها با هم یک سازوکار را به وجود میآورد. یک واکنشدار میانجی با واکنشگر یا محصول یک واکنش میانی ساده متفاوت است و معمولاً نمیتوان آن را نسبت به دیگر مواد واکنش ایزوله کرد تنها گاهی میتوان با کمک روشهای طیفبینی آن را مشاهده کرد. هنگامی که میگوییم واکنشدار میانجی نسبتاً پایدار است به این معنی است که یک واکنش ابتدایی آن را تشکیل میدهد و همان واکنش ابتدایی لازم است تا آن را از بین ببرد.
یهودیان اعتقاد دارند که پیروی آنها از میتصووت (دستورات الهی) راهی برای تیقون عولام است. از این رو عبادت یهودیان باعث کامل شدن دنیا و آمدن مسیحا خواهد شد.
بهطور کلی، بازیهای متنباز توسط گروههای نسبتاً کوچکی از افراد در اوقات فراغت خود توسعه مییابند و تمرکز اصلی بر سود نیست. بسیاری از بازیهای متنباز، پروژههای داوطلبانه هستند و به همین دلیل، توسعهدهندگان بازیهای آزاد اغلب برای سرگرمی و علاقهمندان هستند. نتیجه این امر این است که بازیهای متنباز اغلب به زمان بیشتری برای کامل شدن نیاز دارند، کمتر رایج هستند و اغلب فاقد ارزش تولید عناوین تجاری هستند. در دهه ۱۹۰۰ یک چالش برای ساخت محتوای باکیفیت برای بازیها، کمبود در دسترس بودن یا قیمت بیش از حد ابزارهایی مانند مدلساز سهبعدی یا مجموعههای ابزار برای طراحی سطح بود.
یکسال بعد از فاجعهی اسلاتر، گروبز در آستانهی تغییرات گرگ نمایی است. او هنگام کامل شدن ماه به جنگل میرود و در آنجا پرسه میزند ولی تا تغییر کامل فرصت زیادی دارد.
بازاریابی عصبی برای مصرفکنندگان و لذا برای برندها مفید است چون در این دوران به تشخیص این مسئله کمک میکند که منشأ واکنش واقعی مصرفکننده کجاست یعنی همان مغز او. بازاریابی عصبی در ارائه یک درونداد دیگر به تحلیل کمی و کیفی که هرگز دست از کامل شدن برنمیدارد به پژوهشها کمک میکند، و فروشندگانی که میتوانند بهطور خلاقانه از این سازوکار جدید استفاده کنند دچار نقص و کاستی استعداد نمیباشند.هدف وکاربرد بازاریابی عصبی یا نورو مارکتینگ بهبود ارتباطات مشتری و کمپین های بازاریابی، با استفاده از ابزارهایی از قبیل علوم اعصاب، روانشناسی و علوم رفتاری است.
در گراف دوبخشی وزندار، هر یال دارای یک وزنی است که به آن نسبت داده شدهاست. تطابق بیشینهٔ وزندار برای گرافهای دو بخشی، تطابق کاملی است که در آن مجموع مقادیر (وزنها) روی یالهای تطابق، بیشترین مقدار را داشته باشد. اگر گراف دو بخشی کامل نباشد، یالهایی که برای دوبخشی کامل شدن لازم است را با وزن ۰ به گراف اضافه میکنیم. پیدا کردن این تطابق به پرسمان انتساب مشهور است. این مسئله را میتوان با استفاده از روش اصلاح شدهٔ یافتن کوتاهترین مسیر در الگوریتم مسیر افزایشی، حل کرد. اگر از الگوریتم بلمن فورد استفاده کنیم، زمان اجرا،
وگفت: توکل در اصل متابعت علم است و در حقیقت کامل شدن یقین.
اگر زمان بند، در پروسه یا ریسه موجود در ناحیه بحرانی وقفه ایجاد کند، آنگاه زمان بند، یا اجازه می دهد که پروسه یا ریسه ی درحال اجرای کنونی، تا کامل شدن ناحیه بحرانی اجرا شود یا اینکه پروسه یا ریسه مذکور را برای یک کوانتوم کامل دیگر زمان دهی می کند. زمان بند، این پروسه یا ریسه را به پردازنده دیگر منتقل نمی کند، همچنین مادامی که پروسه یا ریسه مورد نظر در ناحیه بحرانی قرار دارد پروسه یا ریسه دیگری را برای اجرا زمان دهی نمیکند.
لایبنیتز ریاضیدان آلمانی نیز از نخستین کسانی بود که در راه ساختن یک دستگاه خودکار محاسبه کوشش کرد. او در سال ۱۶۷۱ (میلادی) دستگاهی برای محاسبه ساخت که کامل شدن آن تا ۱۹۶۴ به درازا کشید. همزمان در انگلستان ساموئل مورلند در سال ۱۶۷۳ دستگاهی ساخت که جمع و تفریق و ضرب میکرد. در سال ۱۷۰۳ گوتفرید لایبنیتس، منطق مجرد را توسعه داد. ریاضیات تحت سیستم اعداد دودویی با دستنوشتههای او مفهوم پیدا کرد.
دو گونه تنفس دهانی وجود دارد که در هر یک از آنها شمار دفعات تکان خوردن کف دهان برای کامل شدن دم و بازدم متفاوت است.
خوش بود خاک در کامل شدن بنده فرمان صاحبدل شدن