چیز داری

معنی کلمه چیز داری در لغت نامه دهخدا

چیزداری. ( حامص مرکب ) تمول. توانگری. مالداری.

معنی کلمه چیز داری در فرهنگ فارسی

تمول . توانگری . مالداری .

جملاتی از کاربرد کلمه چیز داری

بگفتش به هر چیز داری نیاز بگو تا کنم از برای تو ساز
ولی من چه دارم به این حال؟ هیچ تو با هیچ همه چیز داری مپیچ
گفتا چگونه بی من گفتم که نیم بِسمِل گفتا چه چیز داری گفتم همه غرامت
همه چیز داری اما نظری به ما نداری
رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت بلبل همه چیز داری ای گل، چه کنم وفا نداری
همه چیز داری که آن درخورست نداری یکی چیز و آن همسرست