چیری. ( حامص ) چیرگی. چیربودن. - چیری کردن ؛ تسلط و برتری نشان دادن : رَهی از هنر گر چه چیری کند نباید بر شه دلیری کند.اسدی ( گرشاسب نامه ).
معنی کلمه چیری در فرهنگ فارسی
چیرگی . چیر بودن .
جملاتی از کاربرد کلمه چیری
در این قلعه بدستور کاظم خان ساختمان دو طبقهای نیز بنا شده بود که زمانی مورد استفاده خود و خانواده اش بودهاست. در حال حاضر به جز نشانههایی از این بناها، چیری از آنها باقی نماندهاست.
بخش چیری ۸۶٫۷ کیلومتر مربع مساحت و ۸۶۰ نفر جمعیت دارد و ۴۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
بخش چیری ولی ۶۲٫۳ کیلومتر مربع مساحت و ۹۵۵ نفر جمعیت دارد و ۳۱۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
چو بر هوش و دل باده چیری گرفت سران را سر از بزم سیری گرفت
گر تو چیری و مرا خود یار نیست بنده فرمانم بدانم کار نیست