چوشل

معنی کلمه چوشل در لغت نامه دهخدا

چوشل. [ چوَ / چ ُ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیاهکل بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان. 659 تن سکنه دارد. از نهر شمرود آبیاری میشود. محصولش برنج ، ابریشم ، چای ، لبنیات و عسل است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

جملاتی از کاربرد کلمه چوشل

دیلمیان در تمام دورانی که سرزمین ایران به دست مغولها و اعراب افتاده بود. مناطق تحت سلطه دیلمیان به دور از تجاوز و به صورت مستقل اداره می‌شد. تا آن که سلطان محمد اولجایتوی مغول بر آن دست یافت و دوره نوینی از تاریخ دیلمان آغاز شد.به گفته رابینو دیلمیان در دو روستا کلارده و چوشل از روستاهای سیاهکل ساکن هستند. زندگی آنها تابستان‌ها در کلاچ خانی و زمستان در دشت می‌گذرد. مردم دهکده‌های دیلمان را دیلمی‌ها تشکیل می‌دادند، ولی آنها زمین‌های خود را فروختند و در برفجان (سیاهکل) ساکن شدند. در نیمه اول قرن نوزدهم محمدرضاخان عده زیادی از زندانیان را به دیلمان اورد، و آنها در آنجا تشکیل چهار طایفه طالش، جهانگیری، گسکری و اشکوری را دادند.
که بسمت روستای چوشل 2چشمه و در خود روستا 2چشمه طبیعی جوشان است