چوخه. [ خ َ / خ ِ ] ( اِ ) چوخا، جامه پشمین. || جامه پشمینی که نصارا پوشند : مولو مثال دم چو برآرد بلال صبح من نیز سر ز چوخه خارا برآورم.خاقانی.رجوع به چوخا شود.
معنی کلمه چوخه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جام. پشمی خشن که چوپانان و برزیکران پوشند ۲ - جام. پشمی ضخیم که راهبان نصاری پوشند . چوخا جام. پشمین ٠ یا جام. پشمینی که نصارا پوشند ٠
جملاتی از کاربرد کلمه چوخه
روستای حاجیآباد دارای آیین و رسمورسومات مختلفی است که مهمترین آنها آیین کاروان نمادین عاشورا، اربعین حسینی و آیین کشتی با چوخه است.
گویش روستا به زبان کرمانجی است که شاخهای بزرگ از زبان کردی میباشد. شغل مردم کشاورزی و دامپروری است و از آثار باستانی این روستا میتوان به تپه گبران که به عنوان اثر ملی ثبت شده، و تپه سیزده نام برد که در گذشته مرکز کشتی چوخه در سطح منطقه بجنورد و مانه سملقان بود که پهلوانان از دوردست و از اطراف این مناطق به رقابتی سالم میپرداختند که متأسفانه بعد از انقلاب این سنت دیرین و با شکوه از بین رفت. همزمان قبل از مراسم کشتی رقص دستهجمعی محلی به صورت مخلوط زن و مرد یا در دو گروه جدا گانه کنار هم انجام میشد. از محصولات کشاورزی این روستا میتوان پنبه، گندم، جو و برنج هم نام برد.
سرانجام در یک سکانس غیرمنتظره عماد در حالی که از ترس میلرزد به چوخه اعدام سپرده میشود و فیلم پایان میابد.
لباس مردها شامل نیمتنهای به نام کراس که همچون چوخه بوده و از جنس پشم یا کتان است و شلواری گشاد از جنس تترون و امثالهم و همواره تک رنگ میباشد و در قسمت باسن ورانها کاملاً گشاده و در پائین هم باریک م شود. به شکلی که برای هر شلوار چند برابر نیاز واقعی پارچه بکار برده میشود که در گویش محلی به آن «شِوال جافی» میگویند؛ که در تمام نقاط استان استفاده میشود.
در فصل بهار، مسابقات کشوری کشتی با چوخه در روستا برگزار میگردد. این مسابقات در محل مخصوص که با عنوان گود کشتی پهلوان سخدری شناخته میشود، هر ساله برگزار میشود. آخرین دوره این مسابقات، بیستمین دوره، اردیبهشت 96 برگزار شد.