چهی
معنی کلمه چهی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه چهی در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه چهی
وگر به قعر چهی درروی برای گریز چو دلو گردن از او بسته رسن باشد
یوسف از غیرت حسنت زده بر شیدایی فکر زندانی و تدبیر چهی باید کرد
همسایهٔ چهی پیرایه بر مهی آذین گلشنی زیب صنوبری
دل را که کمند سر زلفت شده زنجیر جز چاه زنخدان تو در پیش چهی نیست
تو یوسف حسنی و چهی در زنخت دیدم که هزار جان در او زندانیست
وز هر چهی برآید از عکس روی تو سرمست یوسفی قمرین روی خوش عذار
کجا بکام دل اندر رسی که مست و خراب تو خفته در چهی و آرزو بکام نهنگ
دورگ اتابک یکی از روستاهای دورگ مدینه (دورگ دهنو) میباشد که درارتفاعات شمالی دهنو مرکزی قرار دارد فاصله آن تادوراهی دهنو سادات حدود دوازده کیلومتر میباشد دورگ اتابک به همراه دورگ چشمه چهی دورگ بالنگو و چند روستای دیگر منطقه دورگ دهنو را تشکیل میدهند
این نگر که مبتلا شد جان او در چهی افتاد تا شد پند تو
ز فکر کینه ندارد گزیر طینت ظالم چه ممکن است حسد در چهی که کند نیفتد
گفت دیدم به زنخدانش چهی که همی میل دلم سوی چه است