چهارچوبه

چهارچوبه

معنی کلمه چهارچوبه در لغت نامه دهخدا

چهارچوبه. [ چ َ / چ ِ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) چهارچوب. رجوع به چارچوب و چارچوبه و چهارچوب شود.
چهارچوبه. [ چ َ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بیرجند.100 تن سکنه دارد. از چشمه و قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و انگور است. شغل اهالی زراعت ، مالداری و قالیچه بافی میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه چهارچوبه در فرهنگ فارسی

یکی از قلاع قراولخانه ایست که در سمت مشرق و شمال بجنورد مابین خاک زعفرانلو و شادلو واقع است .

معنی کلمه چهارچوبه در دانشنامه عمومی

چهارچوبه روستایی در دهستان بالا دشت بخش مرکزی شهرستان گرمه استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳۵۱ نفر ( ۹۳خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه چهارچوبه

تبارنامه‌ها چهارچوبه مناسبی برای ارائه و شناخت رویدادهای تاریخی هستند. دومین کاربرد تبارنامه‌ها، بازشناسی افراد هم‌نام از یک‌دیگر بوده‌است. یادگیری از این روش بازشناسی هنوز در بین عرب‌ها وجود دارد که برای مشخص کردن افراد از نام پدرشان استفاده می‌کنند؛ مثلاً می‌گویند فلان بن بهمان یا فلانة بنت بهمان. در بین عرب‌ها استفاده از کنیه نیز رایج است؛ معمولاً یک مرد خود را به اسم فرزند خود می‌شناساند مثلاً خود را ابوفلان می‌داند. یک زن نیز خود را به اسم بزرگ‌ترین فرزندش ام فلان می‌خواند. امروزه در بسیاری از کشورها، برای شناسایی افراد، در کنار نام از نام خانوادگی استفاده می‌کنند.
تپه چادر یره مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان جاجرم، بخش مرکزی، دهستان گلستان، ۵۰۰ متری شرق روستای چهارچوبه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۲۶۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.