چهارفرسخ

چهارفرسخ

معنی کلمه چهارفرسخ در لغت نامه دهخدا

چهارفرسخ. [ چ َ ف َ س َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش شهداد شهرستان کرمان. در باختر شهداد واقع است و حدود آن به شرح زیر است : از شمال به دهستان حرجند، از خاور به دهستان حومه شهداد، از جنوب به دهستان سیرچ ، از باختر به دهستان حرجند و درختنگان. وضع طبیعی آن کوهستانی است. محصول عمده اش غلات و خرماست. شغل اهالی کشاورزی است. این دهستان از 19 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن 1257 نفر میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
چهارفرسخ. [ چ َ ف َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. در 24هزارگزی جنوب باختری شوسف واقع است ، 1488 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). به گفته صاحب مرآةالبلدان ( ج 4 ) از مزارع طبس مسینا از محال قاینات. قدیم النسق است.

معنی کلمه چهارفرسخ در فرهنگ فارسی

دهیست از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند .

معنی کلمه چهارفرسخ در دانشنامه عمومی

چهارفرسخ روستایی در دهستان نه بخش مرکزی شهرستان نهبندان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۹۴۹ نفر ( در ۲۶۷ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه چهارفرسخ

تپه چهار فرسخ مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان نهبندان، روستای چهارفرسخ واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۴۶۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آب‌انبار حوض چهارفرسخ مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان اردکان، بخش خرانق، ۱۷۰ کیلومتری جاده یزد به مشهد، ۱۰۰ متری شرق جاده واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۷۵۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.