چهارصفه

معنی کلمه چهارصفه در لغت نامه دهخدا

چهارصفه. [ چ َ/ چ ِ ص ُف ْ ف َ / ف ِ ] ( اِ مرکب ) نوعی بناء. ( یادداشت مؤلف ) : ارسلان خان را سرائی بود، چنانکه ما چهارصفه گوئیم بفرمود تا آن چهارصد مرد را بند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند و آن چهارصفه را چهار در بود. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ).

معنی کلمه چهارصفه در فرهنگ فارسی

نوعی بنائ .

جملاتی از کاربرد کلمه چهارصفه

خانهٔ عظیمیان چهارصفه است دیوارهایش پنجره‌های اندکی دارند. در دهه‌های اخیر انبارهای سمت جنوبی حیات آن برای ساخت خیابان تخریب شدند اما اصل بنا باقی ماند و وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. صاحبانی کنونی خانه، بدون از بین بردن ساختار بنا، تغییراتی جزئی اعمال کرده‌اند، بدین صورت که دستشویی و حمام ساخته‌اند و در عوض آشپزخانه را کوچک‌تر کردند.