چهار راهی

معنی کلمه چهار راهی در لغت نامه دهخدا

چهارراهی. [ چ َ ] ( اِ مرکب ) تداول دیگری از چهارراه. رجوع به چارراه و چهارراه شود.
چهارراهی. [ چ َ ] ( اِخ ) طایفه ای از ایلات ممسنی فارس است. ( یادداشت مؤلف ). از ایلات متفرقه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 ).

معنی کلمه چهار راهی در فرهنگ فارسی

طایفه ای از ایلات ممسنی فارس است .

جملاتی از کاربرد کلمه چهار راهی

پس از اندکی تأمل دربارهٔ این موضوع، عضوهای انجمن شهر سرافرازانه متوجه این واقعیت می‌شوند که شهر آن‌ها بزرکتر از آن است که بتوان این روش را در آن به کار گرفت؛ بنابراین قرار می‌گذارند که به جای آن از قاعدهٔ زیر استفاده کنند: خیابان‌ها و چهارراه‌ها طوری نامگذاری شوند که در هر چهار راهی یکی از خیابان‌ها به نام همان چهارراه باشد؛ یعنی، به عنوان مثال، بایستی یکی از خیابان‌ها به نام همان چهار راه باشد؛ یعنی به عنوان مثال، بایستی یکی از خیابان‌های منتهی به چهارراه واشینگتن به نام واشینگتن باشد.