چهار رئیس

معنی کلمه چهار رئیس در لغت نامه دهخدا

چهاررئیس. [ چ َ رَ ] ( اِ مرکب ) کنایه از عناصر چهارگانه است. ( برهان ) ( آنندراج ) :
مباد کز پی خشنودی چهاررئیس
دو پادشا را در ملک دل بیازارم.خاقانی.

معنی کلمه چهار رئیس در فرهنگ فارسی

چهار عنصر .
کنایه از عناصر چهار گانه است

جملاتی از کاربرد کلمه چهار رئیس

۵ عضو دیگر شامل رئیس فدرال رزرو نیویورک (که عملیات بازار باز در آنجا انجام می‌گیرد) و چهار رئیس فدرال رزروهای منطقه‌ای دیگر هستند که به صورت دوره‌ای از میان ۱۱ فدرال رزرو منطقه‌ای باقی‌مانده انتخاب می‌شوند. رئیس‌جمهور از میان این ۷ نفر یک نفر را به عنوان رئیس فدرال رزرو و یک نفر را به عنوان نایب رئیس برای یک دوره چهار ساله انتخاب می‌کند. هیئت مدیره فدرال رزرو، رئیس و نایب رئیس هر یک از مناطق ۱۲-گانه را انتخاب می‌کنند.
در سال ۱۸۴۲، فرانسه دوباره مداخله کرد و آبل اوبر دوپتی-توآر، فرمانده فرانسوی، در ۹ سپتامبر ۱۸۴۲ حکومت موقت فرانسه را در تاهیتی اعلام کرد. او از غیبت موقت کنسول بریتانیا، پریچارد، به نفع خود استفاده کرد. کنسول فرانسه، مورنهوت، قبلاً چهار رئیس محلی را متقاعد کرده بود که درخواستی برای حمایت فرانسه از تاهیتی را امضا کنند.