چهار درگاه

معنی کلمه چهار درگاه در لغت نامه دهخدا

چهاردرگاه. [ چ َ / چ ِ دَ] ( اِ مرکب ) سراپرده. خیمه. رجوع به شامیانه شود.

معنی کلمه چهار درگاه در فرهنگ فارسی

سرا پرده ٠ خیمه ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چهار درگاه

با بهره‌گیری از ویژگی مغناطیسی زمین و میدان مغناطیسی نیرومند پدید آمده، قطب‌نمای الکترونیکی هم ساخته شده‌است که می‌تواند دانستاری را دربارهٔ راستاهای مغناطیسی فراهم سازد. این امکانات به یک ربات کمک می‌کند تا بتواند در زمینه جابجایی خود آگاه شده و برای ماندگاری جابجایی خود در راستای ویژه تصمیم‌گیری کند. این اندریابها دارای چهار درگاه می‌باشند که هرکدام نمایانگر یکی از سوها است. البته با بهره گیری از یک فرزان(منطق) درست نیز می‌توان شناخت هشت راستای مغناطیسی را شدنی ساخت.
دروازه آر یا کاخ دروازه، دروازه‌ای در پاسارگاد به‌شمار می‌رفته و در منتهی الیه مجموعه کاخ‌ها در فاصله ۲۰۰ متری جنوب شرقی کاخ بارعام واقع شده‌است. طرح آن به صورت تالاری بوده مستطیل شکل، به طول ۵/۲۸ متر و عرض ۵/۲۵ متر که دارای دو ردیف چهارتایی ستون بلند و چهار درگاه بوده‌است. درگاه‌های شمال شرقی و شمال غربی اصلی بوده‌اند و دو درگاه دیگر فرعی به‌شمار می‌رفته‌اند.