چهاردانگ. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) چهار قسمت از شش قسمت چیزی. ثلثان. ( زمخشری ) ( مهذب الاسماء ). دو ثلث. || اصطلاح موسیقی ( آواز ) است. رجوع به دانگ شود. || اصطلاحی در تراشیدن قلم. رجوع به چاردانگ شود. چهاردانگ. [ چ َ ] ( اِخ ) از قرای محال نرماشیر است. 142 خانوار سکنه دارد. ( مرآت البلدان ج 4 ص 298 ). چهاردانگ. [ چ َ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). چهاردانگ.[ چ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان میان بخش بجستان شهرستان گناباد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
معنی کلمه چهار دانگ در فرهنگ فارسی
ده کوچکیست از دهستان میان بخش بجستان شهرستان گناباد .
جملاتی از کاربرد کلمه چهار دانگ
ده شیر آبادی مشهور اما کم مایهای است بر سرراه ابرقو. نام ان درکتب به صورت «قریه شیر» نیز آمده است. علی الظاهر هر نامش مأخوذ از نام «شیرکوه» است. قدیمترین ذکر آن در تارخ جدید یزد ص ۱۳۳ جامع مفیدی دیده میشود و بنا برضبط آن خواجه شمس الدین محمد تازیکو چون «مسجد چهل محراب» را در شهر یزد بساخت چهار دانگ از قریه (دهشیر) را بران وقف کرد. از جنگاوران این دیار کهن میتوان به افرادی چون: نایب جعفر مظفری درخشان اشاره کرد، سخیرو تصرف باغ خان یزد ازمهمترین اقدامات نایب جعفر بهشمار میآید.
خط مُحَقَّق از شیوههای مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آنها را به ابن مُقله نسبت دادهاند. برخی از خطاطان خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفتهاند. این خط از خطوط اصیل اسلامی میباشد. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی سادهاست. در این خط اَشکالِ حروف یکدست، یکنواخت و ایستاده و اصطلاحا به قامت و ایستا و درشت اندام است که با فواصل منظم و بدون تداخل حروف میباشد. این خط یک دانگ و نیم دور و چهار دانگ سطح دارد.
ابومحمّدبن یاسین گوید ابن جَلّا را پرسیدند از درویشی، گفت خاموش بود تا بیرون شد و باز آمد، پس گفت چهار دانگ بود مرا، شرم داشتم که اندر فقر سخن گویم، بیرون شدم و خرج کردم پس بنشست و اندر فقر سخن گفت.
دست در جیب کردم. چهار دانگ نقره بود که فراموش مانده بود چون بینداختم ابلیس از من برمید و قوتی از غیب پدید آمد.
«قربانت شویم دویست سیصد هزار خلق که در تبریز است، چهار دانگ (دو سوم جمعیت) آن همه سنی اند و از زمان حضرات تا حال این خطبه را کسی در تبریز برملا (علنی) نخوانده و میترسیم مردم بگویند که پادشاه شیعه نمیخواهیم و نعوذ باللّه اگر رعیت برگردند چه تدارک در این باب توان کرد… پادشاه فرمودند خدای عالم و حضرات ائمهٔ معصومین همراه من اند و من از هیچکس باک ندارم. بهتوفیق اللّه تعالی، اگر رعیت حرفی بگوید شمشیر میکشم و یک کس زنده نمیگذارم.»
امروزه در معروفترین ردیفهای موسیقی ایرانی نظیر ردیف میرزاعبدالله، هفت دستگاه تعریف میشود که هر کدام دهها گوشه دارند. با این حال از لحاظ آناتومی (ترتیب و نوع فاصلهها)، این دستگاهها کمتر از هفت نوع دانسته میشوند. به عقیدهٔ علینقی وزیری، رفتار و حالات دستگاه راست پنجگاه مانند ماهور است و رفتار و حالات دستگاه نوا نیز مانند شور است، که یعنی دستگاهها را میتوان در پنج خانوادهٔ اصلی طبقهبندی کرد. داریوش طلایی در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که با شکستن هر دستگاه به دو دانگ میتوان تمام ساختارهای مُدال موسیقی ایرانی را با استفاده از تنها چهار دانگ (شور، چهارگاه، ماهور، و نوا/دشتی) طبقهبندی کرد.
همچنین داریوش طلایی در نظریهای، تمام دستگاههای موسیقی ایرانی را با کمک چهار دانگ قابل دستیابی میداند؛ وی دودانگیِ دستگاه همایون را محصولی از پیوستن یک دانگ شور به یک دانگ چهارگاه بر میشمرد، به این شکل:
اهالی مناطق دودانگه و چهاردانگه میگویند این ناحیه به عمادالدوله، فرزند زینالعابدین تعلق داشته و که وی این مناطق ره بین ۳ پسر خود تقسیم میکند، چهار دانگ را به دو برادر تنی، و دو دانگ را به آن یکی پسرش (که از مادری غیر از آن دو نفر بود) میسپارد.
دستگاه چهارگاه، یکی از دستگاههای موسیقی ایران است. چهارگاه از نظر مُدال دستگاهی متمایز است و داریوش طلایی دانگ اول چهارگاه را یکی از چهار دانگ اصلی موسیقی ایرانی میداند.
پس از تحول مقام به دستگاه، چند مقام در قالب گوشههایی در دستگاه شور نگه داشته شدهاند (از جمله رهاوی، بزرگ و حسینی)، و در تقسیمبندی ارائه شده توسط داریوش طلایی که تمام دستگاهها را با کمک چهار دانگ اصلی توضیح میدهد، دانگ اول دستگاه شور یکی از این دانگهای بنیادین است. همچنین دستگاه شور از طریق گوشههای مختلفش راه برای پردهگردانی به دیگر دستگاهها دارد (مثلاً گوشههای حسینی و رهاوی امکان تغییر از شور به نوا و برعکس را فراهم میکنند).
اگرچه تقریباً تمام صاحبنظران معاصر، دستگاه شور را مهمترین دستگاه موسیقی ایرانی میدانند و به آن «مادر همهٔ دستگاهها» میگویند، اما عدهای، همچون هرمز فرهت و داریوش صفوت، دستگاه شور را به خاطر قدمت کمترش اصلی نمیدانند و در مقابل، دستگاه چهارگاه را به خاطر این که دو دانگ متقارن دارد، دستگاه اصلی میدانند. داریوش طلایی همچنین در کتاب تحلیل ردیف روشی را برای به دست آوردن تمام دستگاهها و گوشههای موسیقی با کمک چهار دانگ اصلی معرفی میکند که در آن دانگ نخست چهارگاه، یکی از این چهاردانگ اصلی است.
چون از مکه به بغداد آمد مجلس گفت و سخن او بیشتر در توکل بود و در اثنای سخن گفت: در بادیه فرو شدم، چهار دانگ سیم داشتم در جیب و همچنان دارم.