چهار خلیفه

معنی کلمه چهار خلیفه در لغت نامه دهخدا

چهارخلیفه. [ چ َ / چ ِ خ َ ف َ / ف ِ ] ( اِخ ) چهار خلیفه صدر اسلام : ابوبکر، عمر، عثمان و علی بن ابیطالب ( ع ). چهاریار. رجوع به چارخلیفه شود. || ( اِ مرکب ) کنایه از چارعنصر است.

معنی کلمه چهار خلیفه در فرهنگ فارسی

چهار خلیف. صدر اسلام . ابوبکر عمر عثمان و علی بن ابیطالب چهار یار .

جملاتی از کاربرد کلمه چهار خلیفه

به واسطه سیاست‌های اداری، مالی و نظامی متوکل از جمله ول خرجی فراوان، عدم ثبات مقامات اداری و تغییر مکان پایتخت به سامرا و نیز چرخش مذهبی وی به سمت حنابله، خلافت تضعیف شد و با قتل وی در ۲۴۷ ه‍.ق/۸۶۱ م توسط غلامان ترک زمینه زوال قدرت عباسیان فراهم شد. با وقوع جنگ داخلی در بغداد و سامرا طی یک دهه پس از مرگ متوکل که به کشته شدن چهار خلیفه انجامید، امپراتوری عباسی عملاً تکه‌تکه شد و سلسله‌های نسبتاً مستقلی توسط قدرت‌های نظامی محلی تحت عنوان «امیر» در جای جای سرزمین‌های اسلامی ظهور کردند. این سلسله‌های جدید مانند صفاریان، برخلاف امرای قبلی نظیر طاهریان در پی خودمختاری و مرکزگریزی بودند.
با وقوع جنگ داخلی در بغداد و سامرا طی یک دهه پس از مرگ متوکل که به کشته شدن چهار خلیفه انجامید، امپراتوری عباسی عملاً تکه‌تکه شد و سلسله‌های نسبتاً مستقلی توسط قدرت‌های نظامی محلی تحت عنوان «امیر» در جای جای سرزمین‌های اسلامی ظهور کردند. این سلسله‌های جدید مانند صفاریان، برخلاف امرای قبلی نظیر طاهریان، در پی خودمختاری و مرکزگریزی بودند. این دوره مصادف با امامت حسن عسکری بود.
کاربرد اصطلاح «راشدون» به معنای «هدایت شده» برای چهار خلیفه نخستین به اوائل دوره عباسیان مربوط می‌شود. در این دوره بر اساس حدیثی از محمد که در جوامع روایی اهل سنت نقل شده‌است، او دوره خلافت پس از خود را تا ۳۰ سال پیش گویی کرده‌است و بعد از آن را سلطنت نامیده‌است. بر این اساس، اهل سنت چهار خلیفه نخست تا پایان سال ۴۰ هجری را خلفای راشدون نامیدند و آن‌ها را جانشین پیامبر دانستند. اما مسلمانانی که خلافت برخی از این چهار خلیفه را نامشروع می‌دانند از کاربرد این اصطلاح اجتناب می‌کنند. همچنین کتابی در ایران با عنوان خلیفه پس از یک سال عدم صدور مجوز توسط یاسین قاسمی بجد منتشر شد.
هرج‌ومرج در سامرا به بی‌ثباتی خلافت عباسی و جانشینی چهار خلیفه (منتصر (۲۴۷–۲۴۸ هـ)، مستعین (۲۴۸–۲۵۲ هـ)، معتز (۲۵۲–۲۵۵)، مهتدی (۲۵۵ تا ۲۵۶)) با قتل خلیفهٔ قبلی در بازهٔ زمانی بین سال‌های ۸۶۱–۸۷۰ میلادی گفته می‌شود. در این دوره، در سامرا که پایتخت عباسیان بود، خلفا عملاً بازیچهٔ سران نظامی بودند.
ماسویه به همراه دو پسرش میکائیل و یوحنا وارد دستگاه خلافت هارون الرشید شده و به دلیل آوازهِ علمی به رقابت با خاندان بختیشوع پرداختند. گفته می‌شود که یوحنا از شهرت علمی و طبی بیشتری برخوردار بود و در دوران چهار خلیفه عباسی یعنی مأمون، معتصم، واثق و متوکل به امر طبابت و ترجمه آثار یونانی اشتغال داشت. الگود در مورد او می‌گوید: «یوحنا فرزندی نداشت که نام او را زنده نگه دارد؛ ولی در عوض، آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشت؛ این نوشته‌ها تقریباً همه رشته‌های طب، از جمله، طب بالینی، زنان، داروسازی و تشریح را حتی به صورتی ساده‌تر دربرمی‌گیرند.»
سکه‌هایی از دوره مرعشی باقی مانده‌است. بر روی این مسکوکات اکثراً اسامی ائمه شیعه اثنی عشری نوشته شده. برخی از آن‌ها به نام مهدی صاحب زمان ضرب شده‌اند و بر روی برخی دیگر اسامی چهار خلیفه در کنار شعائر شیعی ذکر شده. از دیگر نوشتجات روی این سکه‌ها محل ضرب و تاریخ آن است.