چهار تک

معنی کلمه چهار تک در لغت نامه دهخدا

چهارتک. [ چ َ / چ ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) نوعی تاخت اسب. نوعی دویدن اسب. تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه. ( از ناظم الاطباء ). قسمی دویدن اسب که آن را چهارگانه گویند. ( یادداشت مؤلف ). || اسب خوش راه و تیزدو. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه چهار تک در فرهنگ فارسی

نوعی تاخت اسب ٠ نوعی دویدن اسب ٠ تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه ٠ یا اسب خوش راه و تیز دو ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چهار تک

دی پیرامون این شهر چهار تک برج برای پاسداری از دستبرد دزدان در زمان‌های گذشته وجود داشته‌است. برای بهسازی و بازسازی این برج‌ها، در سال ۱۳۸۶ بیش از یکصد میلیون ریال از اعتبارات استانی هزینه شده‌است.