چهار باد

معنی کلمه چهار باد در لغت نامه دهخدا

چهارباد. [ چ َ / چ ِ] ( اِ مرکب ) صبا و دبور و شمال و جنوب. صبا باد مشرق است و دبور بادی که از طرف مغرب وزد. ( آنندراج ).

معنی کلمه چهار باد در فرهنگ فارسی

صباود بور و شمال و جنوب ٠ صبا باد مشرق است و دبور بادیکه از طرف مغرب وزد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چهار باد

مردوک پدید می‌آید. ائا او را به‌وجود می‌آورد. مردوک از همان ابتدا قهرمان است. آنو، پدربزرگش از دیدن او شادمان است. او در همه چیز از خدایان دیگر برتر است. آنو چهار باد را پدید می‌آورد و به مردوک می‌دهد تا با آنان بازی کند. بادها طوفان می‌گردند و تیامات را آشفته می‌کنند.
ایلمارینن از عدم موفقیت خود خشمگین می‌شود و چهار باد را برای شعله‌ور کردن آتش احضار می‌کند. بادها سه روز می‌وزند تا اینکه سرانجام، سامپو متولد می‌شود و به شکل یک آسیاب جادویی در می‌آید که غلات، نمک و طلا تولید می‌کند. ایلمارینن که در نهایت از خود خشنود است، آن را به لوئوهی تقدیم می‌کند، که فوراً آن را در یک طاق در اعماق زمین قفل می‌کند.
خطرات متعددی همواره ایگدراسیل را تهدید می‌کنند؛ چهار گوزن (در بعضی نسخه‌ها چهار اسب) در میان شاخه‌های ایگدراسیل زندگی می‌کنند که دائماً جوانه‌ها و برگ‌های درخت را می‌جوند. این چهار گوزن نماد و سمبلی از چهار باد (باز هم در بعضی نسخه‌ها چهار فصل) هستند.