چنگ چنگ
معنی کلمه چنگ چنگ در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه چنگ چنگ
چون گرفتی چو زهره در بر چنگ چنگ زهره فتادی از آهنگ
زر افشاند بر بینوا چنگ چنگ کشید آه و زد جنگ خود را بسنگ
بگرفت به چنگ چنگ و بنشست بنواخت به شست چنگ را شست
با چنگ چنگ و بر بط بونصر در عتاب وندر میان باغ خوش اندر گرفته پای
پوستم بر استخوان مانند چنگ چنگ گشتم ناله زیر و زار شد
ای ز بهر بزم تو ناهید را در چنگ چنگ وز پی رزمت زده در دشمنت خرچنگ چنگ
نوازان نوازنده در چنگ چنگ ز دل برده بگماز چون زنگ زنگ
عشق خامش طرفهتر یا نکتههای چنگ چنگ آتش ساده عجبتر یا رخ من رنگ رنگ
از بس که لحن شعر من اندر ثنای شاه بر چرخ رفت زهرسوی چنگ چنگ برد
زین چمن بشتاب و بنما آشنا بر چنگ چنگ