چمنار

معنی کلمه چمنار در لغت نامه دهخدا

چمنار. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد که در 16 هزارگزی باختردورود و 9 هزارگزی باختر راه شوسه دورود به بروجردواقع است. جلگه و معتدل است و 178 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
چمنار. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 41 هزارگزی جنوب فلاورجان و 3 هزارگزی خاور پل زمانخان واقع است. کوهستانی و معتدل است و 104 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود. محصولش غلات ، برنج و پنبه. صنایع دستی زنان کرباس بافی وراهش فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

جملاتی از کاربرد کلمه چمنار

تپه قلاحاجی چمنار مربوط به دوره اشکانیان - دوره تیموریان است و در شهرستان دورود، بخش مرکزی، دهستان حشمت آباد، ۲۰۰ متری غرب روستای چمنار واقع شده و این اثر در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۶۱۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.