چله خانه

معنی کلمه چله خانه در لغت نامه دهخدا

چله خانه. [ چ ِل ْ ل َ / ل ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) خانه ای که مرتاضان ایام چله در آن بسربرند. ( آنندراج ). آنجائی که در مدت روزه داشتن توقف کرده و در را بروی خود می بندند. ( ناظم الاطباء ). جای چله نشستن. محل ریاضت کشیدن و چله گرفتن چله نشینان. جای اعتکاف صوفیان و زهاد :
به چشم کم منگر در دوات تیره دلم
که چله خانه یوسف درون چاه من است.صائب ( از آنندراج ).بااین قد خمیده نگشتیم گوشه گیر
در چله خانه ای ننشیند کمان ما .زکی ندیم ( از آنندراج ).رجوع به چله شود.
چله خانه. [ چ ِل ْ ل َ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز که در 7 هزارگزی خاور شبستر و 2 هزارگزی راه شوسه و خطآهن تبریز به مرند واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 389 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات. محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش ماشین رو است. این آبادی در دو محل بفاصله 2 هزارگز بنام چله خانه بالا و چله خانه پایین مشهور است و سکنه چله خانه بالا 318 تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
چله خانه. [ چ ِل ْ ل َ ن َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر که در 11 هزارگزی جنوب خاوری کلیبر و 5 هزارگزی راه شوسه اهر به کلیبر واقع است. کوهستانی و معتدل است و 21 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
چله خانه. [ چ ِل ْل َ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب که در 13 هزارگزی شمال خاوری سراب و 8 هزارگزی راه شوسه سراب به اردبیل واقع است. جلگه و معتدل و جدیدالاحداث است و 12 تن سکنه دارد. آبش از کهریز. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
چله خانه. [ چ ِل ْ ل َ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد که در 60 هزارگزی شمال باختر بافق به شهرنو و خرانق واقع است. جلگه و گرمسیر است و 81 تن سکنه دارد. محصولش غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

معنی کلمه چله خانه در فرهنگ فارسی

( اسم ) خانه ای که مرتاضان و درویشان ایام چله را در آن بسر برند جای چله نشستن .
دهی از دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب

جملاتی از کاربرد کلمه چله خانه

یاذآوری می‌شود در تاریخ گیلان ضمن شرح دهکده‌های شاندرمن از خرابه‌ای موسوم به چله خانه نام برده شده‌است که سابقاً مرکز نجفقلی بیگ شاندرمنی بوده که گویا حکومت پنج ناحیه تالش را داشته‌است. (رابینو، ص ۱۳۲)۱۳
در زمان‌های گذشته، مکان‌هایی در ایران وجود داشته به نام چله خانه که مردم مسلمان و با ایمان به مدت ۴۰ شبانه روز به دعا و عبادت می‌پرداختند و غذایشان تنها آب و یک دانه خرما بوده است. مطابق با دیگر مناطق تاریخی در این منطقه در حال حاضر استفاده ای از این مکان نمی‌شود و متروکه و در حال تخریب است.
به چشم کم منگر در دوات تیره دلم که چله خانه یوسف درون چاه من است
در جنوب غربی بقعه و در عرض تالار بزرگ از سمت در ورودی به سوی گنبدخانه، اتاقی بسیار کوچک با طاق کوتاه دیده می‌شود که می‌گویند روزگاری چله خانه شاه نعمت‌الله بوده‌است. شواهد موجود ساخت این بنا را به پیش از عصر صفویه نسبت می‌دهند و گویی در ساخت و سازهای بعدی آن را به خوبی حفظ کرده‌اند. گوناگونی رنگ‌های به کار رفته در تزیینات نشانه‌هایی از دوران پس از تیموریان را دارند.
بخش صوفیان شامل ۳ دهستان به نامهای رودقات به مرکزیت روستای امند و دهستان میشوجنوبی به مرکزیت روستای نعمت‌الله و دهستان چله خانه به مرکزیت روستای چله‌خانه علیا است.
آه که از چله خانه صدف آخر گوهر من پوچ چون حباب برآمد
تپه چله خانه مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان - سده‌های ۴ تا ۶ ه.ق -قرون اولیه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان کوهدشت، ۷۰ متری جنوب بافت مسکونی شهر درب گنبد واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۴۲۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
صفای خاطر رندان ز چله خانه نیابی به دیر رو که پر است از می دو ساله پیاله