چقابور

معنی کلمه چقابور در لغت نامه دهخدا

چقابور. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان شهرستان خرم آباد که در 51 هزارگزی جنوب باختری کوهدشت و 51 هزارگزی جنوب باختری راه شوسه خرم آباد بکوهدشت واقع است. جلگه و معتدل است و 180 تن سکنه دارد. آبش از چاه. محصولش غلات ، لبنیات و پشم. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راهش اتومبیل رو است. ساکنین این آبادی از طایفه امرائی میباشند. و در سیاه چادر سکونت دارند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
چقابور. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد که در 5 تا 8 هزارگزی خاور گهواره ، کنار راه مالرو عمومی گهواره بگردنه امیرخان واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 520 تن سکنه دارد. آبش از چشمه.محصولش غلات ، حبوبات ، سبزی ، توتون ، حصیر و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است اما در تابستان از گهواره اتومبیل هم میتوان برد. سکنه این آبادی از تیره گهواره میباشند و چشمه ارغوانی بدین آبادی متصل است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه چقابور

تپه چغابور مربوط به دوره کالکولتیک ـ مفرغ ـ تاریخی ـ قرن ۵ تا ۷ ه.ق است و در شهرستان رومشکان، بخش مرکزی، روستای چقابور واقع شده و این اثر در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۰۹۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.