چشمیدر

معنی کلمه چشمیدر در لغت نامه دهخدا

چشمیدر. [ چ َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زراب شهرستان سنندج که در 24 هزارگزی جنوب خاوری زراب و 8 هزارگزی شمال باختری بایگلان واقع است. کوهستانی و سردسیراست و 700 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه بایگلان و چشمه. محصولش غلات ، توتون ،پنبه ، لبنیات و میوه جات. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی زنان گلیم بافی و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه چشمیدر در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زراب شهرستان سنندج ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چشمیدر

تپه کولکه ساوه مربوط به دوره اشکانیان است و در شهرستان سروآباد، بخش مرکزی، روستای چشمیدر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۸۰۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آنومالی چشمیدر یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر تیزنیزه استان کردستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، طلا است.سنگ میزبان این اندیس شیست، فیلیت، آهک، گابرو است
تپه لادگا چشمیدر مربوط به دوره اشکانیان است و در شهرستان سروآباد، بخش مرکزی، روستای چشمیدر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۸۰۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.