چشم سیاه

معنی کلمه چشم سیاه در لغت نامه دهخدا

چشم سیاه. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشم سیاهرنگ. چشمی برنگ سیاه. چشم که مردمک آن بغایت سیاه باشد :
بجان تو که نیارم تمام کرد نگاه
ز بیم چشم رسیدن بدان دو چشم سیاه.فرخی.ای سیه چشم چه دیدی تو از این دیده گناه
که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه.ایرج میرزا. || مراد چشم بی نور باشد. ( بهار عجم ). چشم کور. چشم نابینا :
هست از بنفشه دیده بادام سرمه دار
روشن شود ز خط تو چشم سیاه ما.میرزا طاهر وحید ( از بهار عجم ).
چشم سیاه. [ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) سیاه چشم. آن کس که چشمان سیاه دارد.

معنی کلمه چشم سیاه در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن کس که چشمان سیاه دارد سیاه چشم .
چشم سیاهرنگ چشمی برنگ سیاه . چشم دل سیاه . یا مراد چشم بی نور باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه چشم سیاه

بر سر انصاف خواهد آمد آن چشم سیاه می شود آن غمزه کافر مسلمان غم مخور
اولین بار در مصر باستان و بین‌النهرین از خط چشم سیاه استفاده کردند. ۱۰ هزار سال پیش از میلاد مسیح، مصریان و اهالی بین‌النهرین از آرایش‌های گوناگون از جمله خط چشم، نه فقط برای زیبایی بلکه برای محافظ پوست از آفتاب سوزان بیابان استفاده می‌کردند. تحقیقات نشان داده که از خط چشم برای دوری از چشم‌زخم نیز استفاده می‌کردند. در آثار هنری به جای مانده از مصر باستان دیده می‌شود که خط چشم‌ها را پررنگ و کلفت می‌کشیدند.
عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست هر جا که می روم سر تیر نگاه اوست
مست نگاه تو نگاه من است چشم سیاه تو گواه من است
شب است و خال تو اندر خیال چشم سیاه کمند زلف تو دامست و بخت من گمراه
سرمه به چشم سیاه خویش کشیده
عیش ما یک عشوه از چشم سیاه او بس است عاشقان را از دو عالم یک نگاه او بس است
در غبار خط نهان گردید آن چشم سیاه خانه ظالم به اندک فرصتی ویران شود
آه کان ابرو کمان چشم سیاه از ناز بست پرده ی نیلوفری بر نرگس غماز بست
عالم طلسم وحشت چشم سیاه اوست تا ذره‌ای‌ که می‌رمد از خود نگاه اوست
گو مشو بیدار از خواب قیامت رستخیز محشر ما گردش چشم سیاه دیگر است
دوتا چشم سیاه داری نام یک آلبوم موسیقی اثر فریدون فروغی، هنرمند ایرانی است که در سبک پاپ تهیه شده و دارای ۸ آهنگ است.