چشم بینا

معنی کلمه چشم بینا در لغت نامه دهخدا

چشم بینا. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشم روشن و بیننده. ( آنندراج ) :
فکر کن شکر بگو بین که کف خاکی را
چشم بینا دل دانا و زبان گویا داد.( از آنندراج )
چشم بینا. [ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیزچشم باشد. دوربین. || بیناچشم. روشن بین. عاقبت بین. دورنگر.

معنی کلمه چشم بینا در فرهنگ فارسی

کسی که چشم او دور را خوب بیند و تیز چشم باشد . دوربین .

جملاتی از کاربرد کلمه چشم بینا

یار درپرده واز دیده نهان است ولی چشم بینا اگرت هست عیان خواهد بود
می برد هر قطره اشکم لذتی از دیدنش شبنم این بوستان را چشم بینا کرد حسن
نیست یک تن در جهان گویا، اگر گویا دل است چشم بینا پرده خواب است اگر بینا دل است
روزی‌ که از گرد سپه جلباب بندد مهر مه گردد ز هرسو خاک ره در چشم بینا ریخته
این چرخ نازیبا لقب، از دست بوست کرده لب شیرین‌تر از اشک سرب، از چشم بینا ریخته
آفتاب روی او در دیدهٔ ما رو نمود این چنین نور خوشی در چشم بینا یافتیم
دیدهٔ ما روشن است از نور او نور او در چشم بینا آمده
نماند چشم بینا بر زمین باریک بینان را که سوزن از گریبان مسیحا سر برون آرد
از پریشان گردی نظاره صائب سوختم بخیه حیرانیی بر چشم بینا می زنم
شرار در جگر سنگ چشم بینا یافت نشد گشاده شود چشم اعتبار یکی