چشم بد. [ چ َ / چ ِ م ِ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نظر بد و نگاه بد. ( ناظم الاطباء ). چشمی که اثر بد دارد و چشم زخم میزند. ( فرهنگ نظام ). چشم زخم. عین الکمال : ندانم چه چشم بد آمد براوی چرا پژمرید آن چو گلبرک روی.فردوسی.چون کار بآخر رسید چشم بدبدو خورد که محمودیان از حیلت نمی آسودند. ( تاریخ بیهقی ). چوچشم بد همیشه دورم از تو چو بدخواه لبت رنجورم از تو.نظامی.ای ملک العرش مرادش بده وز خطر چشم بدش دار گوش.حافظ. || بلا و آفت. ( ناظم الاطباء ). - چشم بد از روی تو دور ؛ یعنی خدا ترا محافظت کند و از آسیب چشم بد ایمن دارد : قل هواﷲ احد چشم بد از روی تو دور. - چشم بد دور ؛ یعنی ماشأاﷲ. تبارک اﷲ. بنامیزد. احسن. زه.آفرین : چشم بد دور که نوشیروان دیگر است.( تاریخ بیهقی ). - چشم بد دور بودن ؛ بلا و آفت و نظر بد دور بودن. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه چشم بد در فرهنگ فارسی
نظر بد و نگاه بد . یا بلا و آفت
جملاتی از کاربرد کلمه چشم بد
بسوز ای تن که جان را چون سپندی به دفع چشم بد چون کیمیایی
دامنبرچینی با عملهای مشابه در بدننمایی این تفاوت را دارد که شخص بدننما این کار را بیشتر برای لذت شهوانی خود انجام میدهد اما بالا زدن دامن بیشتر برای تأثیرگذاری بر اطرافیان انجام میشود. در برخی از فرهنگها برگرفتن دامن به عنوان عملی که چشم بد را دور میکند یا دشمنان فراطبیعی را میراند پنداشته شده و انجام میشود.
«اینها گناه پدر و مادر و بدحجابى هستن. صد دفعه گفتم حجاب مهمه حتى واسه بچه کوچیک. والله به خدا این بچه اگه حجاب داشت چشم بد دنبالش نمیافتاد. مردم!! چشماتون رو باز کنید. جورى که بچههاى امروز حرف میزنن و برخورد میکنن یعنى به تکامل ذهنى رسیدن و باید حجاب داشته باشن تا در خطر نباشن.»
این درخت در فرهنگ مردم خراسان جنوبی و ترکمنها نیز مقدس و محترم است. ترکمنها چوب آن را به شکل خاص تراشیده و به گردن کودک میآویزند تا چشم نخورد. در خراسان به ویژه در زیبد چوب تراشیده آن به صورت + را بر بازوی کودکان میبستند تا از چشم بد و بیماری در امان باشند.
به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
زنان معمولاً برای زیباتر شدن اقدام به خالکوبی میکردهاند.[نیازمند منبع] گاه نیز به دلایل خرافی همچون افزون شدن مهر شوهر، سپیدبختی یا دور کردن چشم بد این عمل را انجام میدادهاند. محل خالکوبی بستگی به دلیل خالکوبی داشتهاست. طرح بوته گل یا گنجشک در زیر گردن برای زیبایی به کار میرفتهاست. نقش سرو یا بوته گل بر سینه و خال تکی بر چانه یا میان دو ابرو، همگی از خالهای زیباکننده بودهاند. خال محبت بر زبان نقش میشده و خال چشم بد و افزونی مهر شوهر در زیر ناف بهکار میرفتهاست.
عاشقان گر چه ترا بهر جفا بد گویند از پی چشم بد خلق دعا نیز کنند
از چار حد عالم بر توست چشم نیکان یارب نگاه دارد از چشم بد خدایت
در آسیای میانه گرهها نقش مهمی در عشق و ازدواج دارند. در یک تصنیف کولی آمدهاست: چه کسی پیش میبیند آیندهام را؟، چه کسی فردا باز خواهد کرد گرههای چادر شبی ام را که تو بر سینهام بستهای؟ در آسیای میانه لباس عروس دارای کمربندی بافته با گرههایی برای حفاظت از چشم بد است. در سنت اسلامی، گره نماد حمایت است. اعراب، ریشهای خود را برای رفع چشم بد گره میزنند.
جلوه پیرا گشته دور از چشم بد عالمی خمیازه آغوش باد
ترا نیکتر دیدم از چشم خود چرا دور کرد از منت چشم بد
از فیلمهای معروف او میتوان به بازی در فیلم پسران هندی، دل همچنان هندوستانی است، اراذل، قاتل، خدا، عروسی پنجابی پاتل، چشم بد دور و دوست اشاره کرد.
رقیب گفت برفتی و توبه بشکستی که دور چشم بد از توبه ی تو توبه پرست
به آب و رنگ عقیق تو چشم بد مرساد! که خون ز چشم سهیل یمن برآوردی
نام لاتین این گیاه برگرفته از نام آشیل، قهرمان افسانهای یونان است. گفته میشود در دوران نبردهای تروآ (حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد) از بومادران برای درمان زخم و جلوگیری از خونریزی و عفونت استفاده میشد. ضمناً این گیاه در دورة ساکسونها برای دفع چشم بد به کار میرفت و نیز در مراسم سحر و جادو هم از آن استفاده میشد. نام مرسوم آن یعنی «خون دماغ» کاربرد سنتی بند آورنده خونریزی آن را بیان میکند.
"معنای قدیمی «روانشناسی کاربردی» جادوگری است. مهمترین داراییهای یک جادوگر مدرن، توانایی جذابیت وی در استفاده از روانشناسی کاربردی و شیفته کردن مخاطب است (در مراسم شخصی، جادوگر و مخاطب همان شخص هستند). شیفتگی اصطلاحی بود که چشم بد را به کار برد. به عبارت دیگر، جذب کردن نگاه یک فرد، لعن و نفرین کردن او با عبارت چشم بد توسط مردم را به وجود آورد. به همین دلیل، اگر یک زن توانایی شیفتگی مردان را داشت، او یک جادوگر محسوب میشد." - انتان لاوی
نه گیتی را به چشم تو همی دید ز چشم بد همی بر تو بترسید
جنگیری در اسلام که در عربی به نام رقیه (به عربی: رقیة) شناخته میشود، آسیبهای جن زدگی، جادوگری یا چشم بد برطرف میکند. امروزه جنگیری بخشی از بخش وسیع تری از طب اسلامی معاصر است که با عنوان پزشکی پیامبر (الطب النبی) شناخته میشود.
غزال چشم تو ای چشم بد زرویت دور به زیر ابرو پرچین غزاله پر چین است
سرنگ، سیگار، پتوی پاره و یک زیر انداز و گاهی پارچهای که بر در حفره ای از ارگ آویخته شده تا چشم بد را از این بنای محقر تاریخی دور کند. وجه اشتراک سرنوشت ارگ سلجوقی و دژ رشکان تبدیل شدن آنها از یک بنای پادشاهی به یک بیغوله کارتن خواب نشین است. ویرانههایی خشت و گلی که مسافرخانه یک شبه و سر راهی معتادان تهران است و روز هم نگهبان چند پتو و سرنگ.