چسپنده

معنی کلمه چسپنده در لغت نامه دهخدا

چسپنده. [ چ َ پ َ دَ / دِ ] ( نف ) چیزی که دارای چسپ باشد. ( ناظم الاطباء ). چسپناک.نوچ. لزج. دوسنده. دوسگین. چفسنده. لاتِب. ( ناظم الاطباء ). لازِب. لازِق. لازِم. هَلیم. ( منتهی الارب ). چسپدار. چسپان. چسپوک. رجوع به چسب و چسپ و چسپناک و چسپندگی شود. || ( اِ ) حلزون. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه چسپنده

در دندان سالم، یک لایه از مینا از تاج دندان محافظت می‌کند. در زیر لثه لایه‌ای به نام سیمان هست که از ریشه دندان محافظت می‌کند. در زیر هر دوی مینا و سیمان عاج دندان وجود دارد. عاج دندان دارای لوله‌های میکروسکوپی می‌باشد و وقتی عاج سیمان یا مینایش را از دست می‌دهد آن لوله‌ها به سرما، گرما، مواد اسیدی، خوراکی‌های چسپنده و... اجازه دسترسی به عصب و یا سلول‌های دندان را می‌دهند. همچنین زمانی که لثه‌ای وجود نداشته باشد ممکن است عاج دندان در معرض تماس باشد و در نتیجه احساس درد را به وجود بیاورد.